-
یا علی!
پنجشنبه 21 مهرماه سال 1384 19:51
دلا بایست هر دم یا علی گفت نه هر دم بل دمادم یا علی گفت به روز و شب همیشه یاد او بود به هر پیچ و به هر خم یا علی گفت دمی که روح در آدم دمیدند زجا برخاست آدم یا علی گفت به ابراهیم آتش شد گلستان خلیل آنجا به آتش یا علی گفت چو نوح از موج و طوفان ایمنی خواست توسل جست و هر دم یا علی گفت ز بطن حوت یونس گشت آزاد زبس در ظلمت...
-
وافریادا ز عشق وافریادا
پنجشنبه 16 تیرماه سال 1384 14:27
در کتابی در وصف احوالات و کرامات شیخ جعفر مجتهدی خوندم که آشیخ جعفر میگقتن: " سالها گریه کردیم تا خودمان را از ما گرفتند. چهل سال سرمان را بر روی دست گرفتیم تا بفرمایند کجا تقدیم کنیم. " منظورم اینه که ما که خیلی باشد 17 سال از عمرمون میگذره تازه سرمون هم همیشه سر جایش بوده، دیگه چه انتظاری داریم؟ مزد آن گرفت جان...
-
من ترک خاکبوسی این در نمی کنم!
چهارشنبه 18 خردادماه سال 1384 23:17
هو المحبوب - پیروزی و صعود ایران به جام جهانی رو تبریک می گم! - تصمیم گرفتم این چند وقته٬ در مورد انتخابات بیشتر بشنوم تا اینکه نظر بدم. از اون گذشته طبق جلساتی که با جناب حافظ انجام دادیم، دیدیم بهتره این وظیفه ی خطیر رو به پیر مغان بسپاریم: حافظ جناب پیر مغان جای دولتست من ترک خاکبوسی این در نمی کنم - می دونین؛ آدم...
-
معرفی چهره به چهره کاندیدا ها
دوشنبه 2 خردادماه سال 1384 22:13
لاریجانی: * پسر خاله افلاطون ، برادرزاده سقراط. تعالی دهنده فلسفه و از شاگردان نمونه بطلمیوس! نوعی تریبون متحرک. رقیب اصلی فیدل کاسترو در سخنرانی. کمتر از ده سال در هیچ پستی نمی ماند. حتی شما ریاست جمهوری! تنها یک نفر ایشان را با لباسی غیر از کت و شلوار دیده است که از سرنوشت او هم اطلاعی در دست نیست. کسی که اگر پا می...
-
این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا
چهارشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1384 14:00
- اعمال خدا، به سان پژواک کردار ماست. - جدیدا یه داستان قشنگ خوندم و گفتم اونو بنویسم تا بلکه مخاطبان فضایی ما آدم بشن: به کرم سبز بیندیش. بیشتر زندگی اش را روی زمین می گذراند، به پرندگان حسد می ورزد و از سرنوشت و شکل کالبدش خشمگین است. می اندیشد: من منفورترین موجوداتم؛ زشت، کریه، و محکوم به خزیدن بر روی زمین. اما یک...
-
لطف الهی بکند کار خویش نکته ی سربسته چه دانی خموش!
یکشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1384 23:00
امشب یکی از فامیل های دورمون که حدودا بیست سال خارج از ایران بودند اومده بودند یه سری به ما بزنن. متوجه شدیم خانوم ایشون مسیحی هستند!! (حالا چی جوریش رو نمی دونم) خلاصه یاد یه خاطره ای افتادیم: چند سال پیش شب عاشورا یه گروه توریست آلمانی وارد ایران می شوند بعد مسئول اون گروه پدرم رو می شناخت گفت این المانی ها رو ببریم...
-
وما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی
جمعه 23 اردیبهشتماه سال 1384 01:17
شروع کتاب و قبل از متن اصلی آن با این آیه از قرآن است که می گوید و تو سنگ نینداختی هنگامی که سنگ انداختی بلکه خدا سنگ انداخت. آیه فوق العاده دل نشینی است. رضا امیرخانی نویسنده ای است که با وجود سن به نسبت کمی که دارد خیلی _به نظر من _ استادانه به بیان گذشته ها می پردازد. شاید بگوییم چون مطالعه می کند اینگونه است ، ولی...
-
ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه می پنداشتیم
چهارشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1384 21:45
لازم دیدم در مورد نظرات دوستان و مطالب نوشته شده در وبلاگ توضیحی بدم. - اول آنکه: "کم گوی و گزیده گوی چون در" این چیزی است که از بزرگان ادب به ما رسیده است. - دوم آنکه: نمی دانم چرا مطلب "پیام تبریک" باید با انتقادات شدید مخاطبان مواجه شود. من این مطلب را صرفا به خاطر حس میهن دوستی خود نوشتم. - سوم آنکه: انتقادات...
-
خ) خواندن این مطلب برای افراد زیر 18 سال به شدت ممنوع میباشد
چهارشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1384 16:51
نـ) نعمتهای خدادادی بالقوه ای در بعضی به طرز مسحور کننده ای وجود دارن. از اون جمله نثر زیبا و مجذوب کننده هست. لطفا من رو به خاطر این که از این نعمت محروم هستم ملامت نکنید. یـ) یکی از بحث های داغ این چند روز همان بحث نمایشگاه کتاب است. البته بعد از این مطالب احتمالا دوباره سیل نظرات و انتقادات انجمن مخالفان منفی بافی...
-
تبریک
سهشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1384 19:03
پیام تبریک باخبر شدیم خانم سارا نجفی، عنوان دختر سال فناوری اطلاعات سوئد راکسب کردند. و همچنین خانم انوشه انصاری، بانوی IT امریکا لقب گرفتند. از همین جا به خود و خانواده هایشان تبریک می گوییم. بنیامین
-
مد لندن
سهشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1384 18:54
مد لندن - بعضی ها سر همه کلاس ها می خوابن. - بعضی ها تو لندنند و منتظر یه عده ی دیگه هستن. - بعضی ها هم قراره برای مدرک پی اچ دی برن لندن. - بعضی ها سر کلاس در حالی که معلم داره راجع به آداب خوابیدن توضیح می ده ، به طرز مشکوکی می خوابن. - بعضی ها می خوان خودشون تنهایی ایران خودرو رو تعطیل کنن چون نمی خوان ایران رتبه ی...
-
سخن اول
شنبه 17 اردیبهشتماه سال 1384 17:41
زره بازپس مانده ای میگریست که مسکین ترازمن درین دشت کیست؟ جهاندیده ای گفتش ای هوشیار اگرمردی این یک سخن گوش دار بروشکرکن چون بخربرنه ای که آخر بنی آدمی خرنه ای بنیامین
-
خلق پندارند که چیزی دارند باش تا فردا پرده بردارند !
پنجشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1384 18:30
۱. با خبر شدیم دو نفر از دوستان گرام هستند که جمعه به جمعه برای دادن آزمون قلمچی به یک مدرسه ی دخترانه می روند!! می گم چرا صبح های شنبه چشم هاشون گود افتاده، رتبه شون اینقدر کم شده ... چند وقت پیش یه سری به این نمایشگاه پژوهشی مدرسه ی روشنگر انداختیم! بنده خداها اولین سالی بود که نمایشگاه پژوهشی گذاشته بودند. من در...
-
یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
پنجشنبه 8 اردیبهشتماه سال 1384 19:20
هو المحبوب - مادری دارم بهتر از برگ درخت دوستانی بهتر از آب روان و خدایی که در این نزدیکی است لای این شب بو ها پای آن کاج بلند... الان بهترین دوران زندگی ام رو دارم طی می کنم . دوستان خوب ، معلمین باحال و ... همه چیز تکمیله! فکر نمی کنم از دنیا چیزی کم داشته باشم. توی این بحث که خدا رو شکر همه نوع نعمتی رو دارم خدا...
-
امروز در این میکده پیران همه جمعند، یارب مددی ده!
دوشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1384 18:00
بسم الله الرحمن الرحیم ای عاشقان ، ای عاشقـــان ، دل را چراغانی کنیـــــد ای می فروشـان شهر را انگــــور مهمانی کنید معشــــوق من بگشــــوده در روی گـــــدای خانه اش تا سرکشم من جرعه ای از ساغر و میخانه اش بزم است و رقص است و طرب ، مطرب نوایی ساز کن در مقدم او بهتــــرین تصنیــــــــف را آغـــــاز کن مجنـــــون کوی...
-
کاشکی می شد می بردمت زیارت، آقا کجا و من بی لیاقت
پنجشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1384 14:31
آقا تو این یه هفته، شیش نفر به من مراجعت کردند گفتند ما می خوایم بریم سرزمین عجایب!! از یکی شون پرسیدم حالا چه ساعتی می خواین برین؟ گفتش همون ساعتی که حسابی شلوغه!! (این حرف رو دکتر زد، الله اکبر!!) بابا حالا ما یه چیزی تعریف کردیما!! عرض کنیم خدمتتون که یک ماه پیش یکی از دوستان به من گفت "ما تو هر وبلاگی می ریم یا...
-
حالا!
شنبه 20 فروردینماه سال 1384 18:23
سلام بذار ببینم...آره درسته! الان یک سال میشه که همدیگر رو ندیدیم(به حق چیزهای ندیده و نشنیده!) من که میبینید نمینویسم و خیلی کم دور و بر میخانه پیدام میشه به این خاطره که دلم به بزرگتر ها خوشه. پیر هرات چراغ این میخانه رو روشن نگه میداره و هر کی که ننویسه اون دیگه مینویسه. پیر خمین هم یه چیزی تو مایه های ساقی! میکده...
-
پیر میخانه سحر جام جهان بینم داد
دوشنبه 15 فروردینماه سال 1384 17:07
یه شبی قرار بود یکی از فامیل هامون پسرش رو ببره سرزمین عجایب، من و یه نفر دیگه اتفاقی خونه ی مادربزرگمون بودیم. به ما گفتند شما دو تا هم بیاین. اول گفتم نه بابا این چه حرفیه از ما سن و سالی گذشته و از این حرفا (مخصوصا من!) بعد گفتیم خیلی خوب به عنوان بازدید می ائیم (ارواح عمه ام) خلاصه رفتیم اونجا! ماشالا! چقدر بچه...
-
یا مقلب القلوب و البصار
چهارشنبه 10 فروردینماه سال 1384 16:19
- 40 روز را بهت زده گذراندیم و اینک در آستانه اربعین حسینی هستیم. محرم امسال (مخصوصا عاشورا و تاسوعا) برای من بسیار پر برکت بود . و به عینه حکمت شعر "ای خواجه چه جویی ز شب قدر نشانی هر شب شب قدر است اگر قدر بدانی" را دیدم. دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندران ظلمت شب آب حیاتم دادند دوستان ، آیا خود را در راه کربلایی...
-
یاد باد آن روزگاران یاد باد
دوشنبه 8 فروردینماه سال 1384 19:09
گرچه یاران غافلند از یاد من از من ایشان را هزاران یاد باد سلیمان پادشاهی دین و دنیا را با هم داشت. علاوه بر آدمیان همه دیوان و پرنیان و جنیان در خدمت او بودند و او را انگشتری بود که بر نگینش اسم اعظم الهی نوشته شده بود که وقتی آن انگشتر را عرضه می کرد همه در پیش او صف می کشیدند. یک روز انگشتری را به کنیزکی سپرد تا به...
-
خوشا آنان که الله یارشان بی، به حمد و قل هوالله کارشان بی
سهشنبه 2 فروردینماه سال 1384 17:47
چند شب پیش تلویزیون فیلم دوم و سوم ارباب حلقه ها رو گذاشت. حالا هم فرصتی پیش آمده تا در این باره مطلب بدهم. برای من این فیلم از این نظر جالب بود که شباهت بسیار زیادی به دوران رجعت دارد که الان برایتان باز می کنم. خلاصه ی فیلم را از یکی از وبلاگها برداشته ام (البته خیلی از سر و تهش زدم): اما همه فریب خورده بودند.چون...
-
شب دوشینه ما بیدار بودیم همه خفتند و ما بر کار بودیم
یکشنبه 23 اسفندماه سال 1383 18:18
شب جمعه خانه ی یکی از فامیل هامون مهمان بودیم. فامیل هایی که با آنها نسبت داشتند هم حضور داشتند. یکی از آن ها بعد از هشت سال از آمریکا اومده بود ایران یه چند روز دیگه هم بر می گشت. من به اسم ایشون رو می شناختم ولی از نظر قیافه خیر. خلاصه براتون بگم زیاد شلوغ می کرد. به هر حرف بی مزه ای هم می خندید! ما هم که قبل از شام...
-
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
سهشنبه 11 اسفندماه سال 1383 22:27
اگه از من بپرسند تو محرم امسال چی گیرت اومد می گم دو تا نکته ی نسبتا عمیق یاد گرفتم که برام کافیه. یکی معنای دوم کلمه ی " یا ابا عبدالله الحسین " که می شود پدر همه ی بندگان خدا که توضیحش خود کتابی است مفصل. و دیگری علت گریه ی برای امام حسین. این صحنه را فراموش نمی کنم: (الان دیگه از جو عزاداری اومدیم بیرون، این خاطره...
-
قافلۀ عشق
چهارشنبه 28 بهمنماه سال 1383 23:18
مکه، مدینه، کوفه ؟!... فصل انجماد فرا رسیده و قلب ها نیز یخ زد بود. حیات قلب در گریه است و آن قتیل العبرات کشته شد تا ما بگرییم و... خورشید عشق را به دیار مردۀ قلب هایمان دعوت کنیم و برف ها آب شوند و فصل انجماد سپری شود. صبح شد و قافله ی عشق عازم سفر تاریخ شد، الرحیل! الرحیل! اکنون بنگر حیرت میان عقل و عشق را ! عقل می...
-
کلنا سفن النجاة و سفینة الحسین اسرع
دوشنبه 26 بهمنماه سال 1383 19:21
خوبان خدا سبقت سلام دارند. کسی نتوانست بر پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) در سلام کردن سبقت بگیرد. امروز هم وقتی ما به پیامبر و ائمه ( علیهم السلام ) سلام میکنیم و به زیارت آنها میرویم در واقع جواب سلام آنها را میدهیم و بازدید پس میدهیم. تا اول از جانب آنها سلام و عنایتی نباشد دیگران توفیق سلام و توجه به ایشان...
-
این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست؟
شنبه 24 بهمنماه سال 1383 21:12
وای بر ما. وای بر ما که در دنیایی زندگی می کنیم که روزی مردمان آن با امام خود چنین رفتار کردند. وای بر ما که در زمینی راه می رویم که روزی فرزندان پیامبر روی آن دوانده شدند. وای بر ما که در جهانی زندگی می کنیم که امام مان را در آن به شهادت رساندند. این کم مصیبتی نیست. کمر انسان را می شکند. نه فقط به خاطر کشته شدن چند...
-
سرآغازی بر آغاز یک بینهایت
پنجشنبه 22 بهمنماه سال 1383 21:50
هنوز نیم قرن از حجه الوداع نگذشته ، امت محمد تیغ بر اوصای او کشیده اند و با نام اسلام ، قلب اسلام را که امام است ، می درند! اجسامشان به جانب قبله نماز می گزارند ، اما ارواحشان هنوز همان اصنامی را می پرستند که ابراهیم شکسته بود. اجسامشان به جانب قبله نماز می گزارند، اما ارواحشان با باطن قبله که امامت است، پیکار می...
-
انقلاب؟!...
چهارشنبه 21 بهمنماه سال 1383 18:02
آی ای همسفــــــران جان تمـــــــام شهــــدا راه ما نیست مگر راه امام شهـــدا ؟! شهر ما هر طرفش نـــام شهیدی است ولی کوچه های دل ما نیست به نام شهدا رسم ما، مصلحت و سازش و تسلیم و سکون سفر جوشش و فریــاد ، مرام شهـدا دستم به نوشتن نمی رفت (شاید برای اینکه رقّت بعضی خوانندگان بر نیانگیزد!) ولی دیدم نمی توانم ننویسم....
-
ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید ، حتی با یاری شما دوست عزیز!!
دوشنبه 19 بهمنماه سال 1383 23:14
زاهد و عجب و نماز و من و مستی و نیاز تا تو را خود زمیان با که عنایت باشد بنده پیر مغانم که زجهلم برهاند پیر ما هرچه کند عین ولایت باشد دوش ازین غصه نخفتم که رفیقی (حکیمی) می گفت حافظ ار باده خوری(مست بود) جای شکایت باشد - نمی دونم این واقعا رسمه یا ما رسمش کردیم. هرجوری که هست چیز خوبیه. بهترین خاطره ای که می تونه از...
-
ما از ستم خویش به تنگ آمده ایم
شنبه 10 بهمنماه سال 1383 20:43
عید غدیر را به تمام خردسالان میکده اش تبریک و تحنیت می گوییم. حافظ اگر قدم نهی در ره خاندان صدق بدرقه رهت شود همت شحنه نجف * قبل از همه بگم حتما مطلب پایینی رو بخونید چون من الان دارم سه چهار ساعت پس از مطلب پیر صبا پست میکنم.(برای اینکه کمتر نامردی بشه !) * این چند روزه رفته بودیم اصفهان، اردو. خیلی چیز ها رو تو این...