پیر هرات

عناوین یادداشت‌ها

  • داریم ساقیا هوس عشرت و نشاط جویای راه میکده ایم اهدنا الصراط شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1383 17:50
    به لطف خداوند دو عالم، به سلامت رفیتم و به صحّت برگشتیم. البته یک مسئله ای که خیلی از اون ناراحت بودیم، نبودن پیر هرات بود در جمع ما. خدایش رحمت کند و بیامرزدش!!! نصف جهان رو در سه روز دیدیم. اصفهان، واقعا که نصف جهانه، من که برای اولین بارم بود که به اصفهان میرفتم، و حقا که از مهمانی که برای اولین بار آمده بود، مهمان...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1383 12:22
    متاسفانه باید اعلام کنم به علت شدت مریضی ای که اخیرا گرفته ام نمی توانم در مسافرت اصفهان شرکت کنم. همین. پیر هرات
  • یک چشم زدن غافل از آن ماه نباشید! پنج‌شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1383 20:41
    سخته که شروع کنی، فقط برای این که به پایان برسی. و چه لذت بخشه اون شروعی که پایانی نداشته باشه... همه در این عالم میگردیم، میگردیم و میگردیم، تا یه روزی برسیم به اون چیزی که باید برسیم... و میدونم که خواهیم رسید. یک چشم زدن غافل از آن ماه نباشید شاید که نگاهی کند آگاه نباشید در حدیث آمده که خداوند فرمود: «یا داوود لو...
  • عالم پیر دگر باره جوان خوهد شد دوشنبه 28 دی‌ماه سال 1383 22:45
    برگشته بودم به فروردین. داشتم به مطالب نگاهی می کردم. چشمم به یک حکایت از پیر مرشدان حضرت پیر صبا دامت برکاته اجمعین(!) افتاد. به دقت این حکایت رو بخوانید: « دخترک نجوا کرد: خدایا با من حرف بزن. مرغ دریایی آواز خواند، کودک نشنید. سپس دخترک فریاد زد: خدایا با من حرف بزن. رعد در آسمان پیچید، ولی دخترک گوش نداد. دخترک...
  • ای دوست طواف خانه ات میخواهم یا به پیران سلامی دوباره خواهم داد! شنبه 26 دی‌ماه سال 1383 16:41
    * بسم الله الرحمن الرحیم نامه ای است از پدری پیر فرسوده ، که عمر خود را به مشتی الفاظ و مفاهیم به پایان رسانده ، و زندگی خویش را در لاک خویشتن تباه نموده، و اکنون نفسهای آخرین را با تاسف از از گذشته خود می کشد............ پسرم نه گوشه گیری صوفیانه دلیل پیوستن به حق است ، و نه ورود در جامعه و تشکیل حکومت ، شاهد گسستن...
  • یاد ایامی ... سه‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1383 18:44
    این چند وقت که می بینید وبلاگ سوت و کوره باسه اینه که پیرپاتالا آخر عمری درس خوندنشون گرفته و از بد حادثه الانم موقع امتحانات است. ولی ما ملت همیشه در صحنه از پا نشسته ایم و در یک اقدام متحولانه ، یک پست مشترک با حضور هفتاد و پنج درصد از اعضا فرستادیم. به قول خواجه: این چند وقته می و میخانه بر افتاد عیش و طرب و باده...
  • به ملازمان طریقت شنبه 5 دی‌ماه سال 1383 11:29
    بازآمدم، باز آمدم، از پیش آن یار آمدم! بنگر به من، بنگر به من، بهر تو غمخوار آمدم! و بالاخره سری هم به میخانه زدیم تا از احوال پیران و مطربان و ملازمان طریقت با خبر شویم. که به قول اهل ادب: "کسالتی بود و رفع شد! (منظور همان سرماخوردگی است.)" اما چه کنیم که در عالم الست عهد بسته ایم که: گر بود عمر به میخانه رسم بار...
  • دردم نهفته به ز طبیبان مدعی پنج‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1383 23:23
    1- میلاد امام رضا (ع) و حضرت مسیح (ع) مبارک باد! 2 - هفته شهدا تموم شد؟!... -دلم خیلی پره. بماند ... دردم نهفته به ز طبیبان مدعی باشد که از خزانه غیبش دوا کنند -بعضی دوستان اظهار نظر می کردنکه این هفته خیلی فایده ای نداشت و تغییری در خود احساس نکردن. بالا خره نابرده رنج گنج میسر نمی شود. -بعضی دوستان نیز مسائل رو خیلی...
  • حرف، صحبت، سخن ... یکشنبه 22 آذر‌ماه سال 1383 06:49
    قبل از اول هر چیزی: به نام خدا ] در این جا [ بعد ار اون: بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم شادی آورد گل و پیر صبا شاد آمد *** اول از هر چیزی جا داره که یه خوش آمد خشک و خالی هم که شده به خودم بگم!... اگه میپرسید چرا میگم که :"به این خاطر که یه یکی دو ماهی میشه که به علت یه سری مشکلات و ... از این دنیای مجازی دور افتاده...
  • بروید ای حریفان بکشید یار ما را پنج‌شنبه 19 آذر‌ماه سال 1383 09:30
    اگر کسی از تو بپرسد "تو کی هستی؟" چه جوابی به او خواهی داد؟ تو اسمت را به او می گویی. ولی اسم از آن تو نیست. چون تو بدون اسم به این دنیا آمده ای. تو بی نام آمدی. اسم خصوصیت ذاتی تو نیست. چیزی است که یا خودت و یا دیگران آن را برویت گذاشته اند. چه تو را "اصغر" می خواندند یا "اکبر" فرقی به حال تو نمی کرد. فقط این را...
  • خوشا آنانکه چهارشنبه 18 آذر‌ماه سال 1383 11:18
    هو النور شهادت امام صادق (ع) را به تمام آزاد مردان تسلیت میگویم.به همین مناسبت به عنوان حسن مطلع سخنی از سخنان ایشان را به شما هدیه می کنم. کار نیک انجام نمی شود جز به 3 چیز: شتاب در انجام دادن,کوچک شمردن و پنهان داشتن * یکی از ویزگی های جامعه شناسی مردم ایران این است که وقتی مشکلی پیش آمده، جامعه اول خود را تبرئه می...
  • چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟..... چهارشنبه 11 آذر‌ماه سال 1383 23:18
    یادمه خیلی کوچولو بودم و هیچی سرم نمی شد که این جمله رو که به دیوار اتاق یکی از فامیلامون زده شده بود را آنقدر خواندم که حفظ شدم: « بلبل آنچه می خواست به گل بگوید تمام راه آنرا زمزمه کرد، وقتی به گل رسید سراپا نگاه شد» برای من که خیلی این اتفاق افتاده. حالا الزاما نباید همیشه ما نقش گل رو بازی کنیم و مخاطب بلبل (که...
  • ای لشگر صاحب بلاگ یکشنبه 8 آذر‌ماه سال 1383 19:34
    من نمی دونم پیرمغان این خبرها رو از کجا میاره؟ یه ماه قبل از اینکه علیرضا به جمع لشگریان صاحب زمان (منظور همان لشگر صاحب بلاگ است!) بپیوندد، ایشون خبرش رو به ما داده بودند. امروز هم یه خبر ناراحت کننده (!) برامون آورد: که حسین می خواهد وبلاگشان را ترک کند. این درسته که قبلا گفته بودم وبلاگ نویسی برای بعضی از افراد...
  • هفت شهر عشق را عطار گشت… دوشنبه 2 آذر‌ماه سال 1383 21:05
    بنام دل ، بنام شاهد و می بنام تار و تنبور و دف و نی بنام عاشقان لا ابالی بنام همنشینان خیالی بنام دستهای جام بردار بنام عاشقان رفته بردار ………….. خوشا آندم که از او می نویسم زرقص و ذکر یاهو می نویسم صدایم داد تا از او بخوانم که من هم درد غربت را بدانم ………… خوشا با نام مولا باده خوردن چو درویشان عاشق جان سپردن ………. به...
  • فریب دنیا جمعه 29 آبان‌ماه سال 1383 21:51
    هو النور امروز بعد از اردو با چه ها رفتیم نمایشگاه الکامپ.انواع و اقسام تکنولوزی های روز٬ لوازم الکترونیکی با قابلیت های بالا و... رو به نمایش گذاشته بودند. . دیدم خیلی ها فکر و ذکرشون شده این جور چیز ها. نمی گم پرداختن به این گونه چیزها بد است ولی دلبستن به آن ها درست نیست. یکم هم که به زندگی های خودم و اطرافیانم...
  • آن پیر ، ز میخانه ی ما آمده بود سه‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1383 21:38
    قبلا گفته بودم که نگاه کردن بیش از سه ثانیه حریم شکنی است. حالا یه چیز دیگه هم به این اضافه کنید. صحبت کردن زیادی! من وقتی می بینم بعضی ها در زندگی شون از این که یک دقیقه با خودشون خلوت کنند بیزارند تعجب می کنم. یعنی واقعا طرف از تنهایی خودش داره فرار می کنه! آخه این چه قدر بده واقعا. طرف از خودش می ترسه. اوشو می گوید...
  • کل یوم لا یعصی الله فیه فهو عید شنبه 23 آبان‌ماه سال 1383 21:43
    1. ای روزه گرفته تو از مایده بالا روزه بگشا خوش خوش کان غره عید آمد عید همگی مبارک. پیروزمندی پیروزمندان در امتحان حضرت حق تبریک! 2. دو نکته در مورد پست قبل. یکی اینکه آقا ما هرچه گفتیم شوخی بود. بعضی ها جدی گرفتن. شما بنا رو بر این بذارید که ما می خواستیم یه سری چرت و پرت بگیم دنبال بهونه می گشتیم! در جواب آقا منصور...
  • وقتی روغن ریخته نذر حضرت ابوالفضل می شود!!!! جمعه 22 آبان‌ماه سال 1383 14:50
    از قدیم الایام گفته اند که 1. « حرمت امازاده رو متولی اش نگه میداره » 2. ما هم مثل گربه هایی هستیم که وقتی در دیزی رو باز می بینند حیا رو فراموش می کنند. 1 و2 = وقتی پیرهرات در مورد مسائل دیگه و اون هم چه مسائلی ( اوه اوه اوه ) بنویسه ما هم به خودمون اجازه می دیم.... یکی از معلمامون می گفت یه روز یه نفر میره بالای...
  • دردمندی پنج‌شنبه 21 آبان‌ماه سال 1383 20:48
    خدا مادر بزرگم رو رحمت کنه وقتی که از رادیو یا تلویزیون میشنید که جایی سیل اومده یا تصادف شده چه قدر ناراحت می شد ! ولی الان هر کسی بشنوه ککشم نمیگزه. آدم های دردمند خیلی کم اند.همه به فکر خودشونن٬ زمونه ما رو به بد جایی می بره.دیگه کم کسی به درد مردم رو داره.دگه از چمران ها دار فقط خاطره به جا می مونه. دیروز داشتم با...
  • به کوی میکده یارب سحر چه مشغله بود؟ سه‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1383 18:22
    ما امروز نشستیم با سه-چهار نفر، بودجه جاری و عمرانی یک سال مدرسه رو حساب کردیم. تمام هزینه ها و خرج ها رو هم با ضریب دو حساب کردیم!! از هم کم کردیم دیدیم هرسال حدود دویصت میلیون تومن نا قابل اضافی میاد!! جل الخالق!! البته خدایی نکرده نمی خوام جو سازی کنم، شاید ما ها اشتباه حساب کردیم! ولی انگار آرزوهای مادی همه تموم...
  • شب قدر پنج‌شنبه 14 آبان‌ماه سال 1383 17:16
    ای خواجو چه جوئی ز شب قدر نشانی هر شب ، شب قدر است اگر قدر بدانی ------------------------------------------ بشنو از نی چون حکایت می کند........................شیعه را در خون روایت می کند شیعه یعنی شرح منظوم طلب............................از حجاز و کوفه تا شام و حلب شیعه یعنی یک بیابان بی...
  • اندر مقوله اتش و خاکستر! دوشنبه 11 آبان‌ماه سال 1383 17:37
    هنوز انگشت تعجب در دهانمون مونده! که نفهمیدیم این فرهاد عزیز چه طوری اومد و چه طوری رفت؟! در هر صورت آمدنش خواست خودش بود و رفتنش هم دست خودش...یعنی از نوشته هاش برداشت نکنید که خدایی نکرده کسی انداختتش بیرون! نه منظور از بعضی ها ، بعضی های دیگه بود... در هر صورت یادت به خیر باد: آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت...
  • شفاف سازی یکشنبه 10 آبان‌ماه سال 1383 18:27
    من یک نظریه ای برای وبلاگ نویسی دارم. اولین اصل آن می گوید وبلاگ نویسی برای بعضی از افراد همانند آتش تندی است که بعد از مدتی تبدیل به خاکستر می شود! درباره همه ی وبلاگ نویس ها هم این اتفاق خواهد افتاد. حالا برای فرهاد زود تر اتفاق افتاده! این که مشکلی نیست! حالا ممکنه این آتش تند برای شما دیرتر فروکش کنه. می گید نه؟...
  • وداع یکشنبه 10 آبان‌ماه سال 1383 14:27
    سلام مثل اینکه بعضی ها از بودن من ناراحتن.ملالی هم نیست(البته جز دوری او ) . میروم خسته و افسرده و زار سوی منزلگه ویرانه خویش به خدا میبرم از شهر شما دل بیگانه و دیوانه خویش البته بگم ها: هیچ کینه ای از کسی به دل ندارم. توی این چند وقت خیلی استفاده کردم. تا حدی به چیزایی که میخواستم رسیدم. در انتظار دلشدگان. با یا علی...
  • قدر رمضان یکشنبه 10 آبان‌ماه سال 1383 02:19
    هو المحبوب ماه رمضان عجب ماهیه! تو رو به خدا این فرصت رو از دست ندید! (...در ربایید این چنین نفحات را...) من می خواستم این دفعه راجع یک مطلب دیگه بنویسم ولی نشد(ماه رمضان فرق می کند) !... نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار چه کنم چیز دگر یاد نداد استادم راستی برای شب های قدر از همین الان رو خودتون کار کنید، یادتون باشه...
  • زان پیر صبامان خبری نیست که نیست! شنبه 9 آبان‌ماه سال 1383 18:19
    اثری از گمشده ای در هیچ دلی نیست که نیست! - همه از این ماه گفتند و میگویند و خواهند گفت... از ماه رمضان... ما هم که دیر بهش رسیدیم! ولی بالاخره رسیدیم... اگه این ماه هم نبود پس ما بنده های خدا چیکار میخواستیم بکنیم؟! - خیلی جالبه ! این که هر کسی رو که میبینی دلش یه جایی گیره! داره برای یه چیزی زندگی میکنه! یه چیزیه که...
  • ای برق مزن خرمن ما سوختنی نیست... پنج‌شنبه 7 آبان‌ماه سال 1383 15:21
    از قدیم الایام گفته اند شرف المکان بالمکین (امیدوارم درست نوشته باشم) ولی الان می خام یه ذره از شرف این میخانه مون مایه بذارم و یه مطلبی رو بگم. گفته بودم من درباره همه چیز تقریبا می تونم حرف بزنم و این یکی از مواردشه. البته این کار رو همه می تونن بکنن چون من فقط نقل مطلب می کنم. این سه روز گذشته به دلیلی که بعضی ها...
  • چشم و گوش پنج‌شنبه 7 آبان‌ماه سال 1383 07:01
    اوشو می گوید: نگاه کردن بیش از حد به کسی حرکتی زشت، غیر مودبانه و خالی از نزاکت محسوب می شود. حد معینی برای نگاه کردن وجود دارد: سه ثانیه! اگر سه ثانیه به کسی نگاه کردی مشکلی نیست، قابل تحمل است. بیش از سه ثانیه، تو دیگر نگاه نمی کنی-خیره می شوی. داری طرف را می رنجانی. تو داری به حریم او تجاوز می کنی! اما گوش دادن هیچ...
  • یک مطلب کوتاه و فوری چهارشنبه 6 آبان‌ماه سال 1383 00:30
    سلام ببخشید مزاحم می شم. یک موضوع اورژانسی پیش اومده. امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء .... امروز مامانم گفت که یکی از فامیلامون گفته به من بگه موقع سحر و افطار دعاش کنم. لازم به ذکر است این بنده خدا از جمله خیرترین افرادی است که دیده ام و خیلی به فکر مردم دیگر است و خیلی همه ماهارو دعا می کنه و امروز محتاج به...
  • مناجات(نوایی از دل) یکشنبه 3 آبان‌ماه سال 1383 00:25
    گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت... و اسمع دعایی اذا دعوتک و اسمع ندایی اذا نادیتک .................................................................... حجاب چهره جان میشود ، غبار تنم خوشا دمی که ازین چهره پرده برفکنم ربنا...ربنا...ربنا... بنده همان به که ز تقصیر خویش عذر به درگاه خدای آورد ور نه سزاوار خداوندیش کس...