پروتکل

خیلی خیلی خیلی خیلی وقت پیش:ما به هیچوجه پروتکل الحاقی را امضا نمی کنیم.اصلا غیر ممکن است پروتکل را امضا کنیم.
خیلی خیلی خیلی وقت پیش
:ما به پروتکل الحاقی را امضا نمی کنیم.غیر ممکن است پروتکل را امضا کنیم.
خیلی خیلی وقت پیش:
ما پروتکل را بررسی می کنیم هر چند به آن نخواهیم پیوست!!!
خیلی وقت پیش:
ما مشغول مطالعه پروتکل هستیم هر چند احتمال امضای آن ناچیز است.
امروز:
ما به صورت مشروط،پروتکل را امضا می کنیم.
فردا:
ما پروتکل را امضا می کنیم.
فردای فردا:
ما ضمن عرض سلام و ارادت خدمت آقای آژانس اتمی!!!پروتکل را امضا می کنیم.
فردای فردای فردا:
ما امضا می کنیم.کی گفته امضا نمی کنیم؟به گور باباش خندیده هر کی گفته.حالا امضا می کنیم.چرا میزنی خوب؟نزن بابا غلط کردم الان امضا می کنیم.نزن،نزن....
فردای فردای فردای فردا:   ...
نتیجه اخلاقی:حرف مرد یکیست فقط گاهی اوقات یکی ، یکی نیست!!!

با تشکر
پیر هرات

فعلا خداحافظ

 

بله، بالاخره تصمیمم رو گرفتم. دیگه نمی نویسم! (یعنی فعلا) به خاطر همون دلایلی که گفته بودم. من دوست دارم بیشتر از وبلاگ ها دیدن کنم و از آنها چیزای جالبشونو فیش برداری کنم.ولی در وبلاگ پیر هرات رو نمی بندم! درش برای همیشه بازه. شاید یه زمانی نظرم عوض شه.

راستی شما ها هدفتون از وبلاگ نویسی چیه؟ دفعه قبلی که اومدم گفتم بابا بیان تجربیات خودتونو بگین میاین حال و احوال می کنید ؟!

 

پس فعلا خدانگهدار

پیر هرات

آغاز

سلام. خسته نباشید.

 من هنوز وبلاگ نویسی را شروع نکردم ولی بیشتر از وبلاگ های دیگران دیدن می کنم!
 راستش وبلاگ نویسی تک و تنها خیلی سخته. ایشالا سر فرصت با یه تیم شروع می کنیم.
البته من خودم مرددم. چون وقتشو ندارم! چون باید به درسمم برسم! شایدم دیگه این کارارو ول کنم.
خودمم گیج شدم! فقط از همه شما خواهش دارم تا تجربیات خودتونو در این زمینه در اختیارم بگذارید.
 تا ببینم اصلا این کار درسته یا نه!

با تشکر!

پیر هرات