خواهم که برکنم زدل هرچیزغیراوست تا دل زعشق سوزد و گرددسرای دوست

خواهم که برکنم زدل هرچیزغیراوست تا دل زعشق سوزد و گرددسرای دوست

 

 سلام،

 اول از دلم

چند روزیه که بد جوری دلم گرفته و به هیچ صراطی مستقیم نیست.دارم از یکنواختی این زندگی خسته میشم میدونید شور چیه.اگه نمیدونید بیشتر دیوان شمس مولانا رو بخونید.خدا شور رو آفرید تا آدما بتونن به وسیله اون زندگی خودشونو متحول کنن.این شور میتونه عشق باشه الان در زندگی من چند تا چیز ایجاد شور میکنن که بعضی هاشو البته نه به ترتیب، میگم:

 یکی شعره که مولانا و حافظ اولیاشن.با خوندن اشعار سهراب هم حال عجیبی بهم دست میده بعد موسیقی اون هم استاد شجریان و مخصوصا کارهایی که با خط بالایی ترکیب شده باشه.یعنی اشعار حافظ و مولانا با صدای شجریان.وبه خصوص آهنگ دودعود آخریش هم یک واژه کلیشه ای که دوست ندارم الآن بگم چون از این واژه هم برداشتهای مختلف میشه وهم ممکنه پشت سرم بگن که دوباره بچه از این حرفها زد ولی شور همش همینه.

 

ویه شعر از خودم

 یه شعر پریشب گفتم.درواقع بامداد دیروز.ساعت 2 بود.یه توضیحی در مورد رخ و زلف بگم در اصطلاحات شاعرانه رخ به معنی لطف مقصود و رحمت او و دوستی و حب دلداره و زلف هم به معنی قهر و دوری و محرومیت از دیدار یاره که توضیح بیت اوله.هرچند توضیح در مورد شعر از ارزش و شیوایی شعر میکاهه:

اندیشه یک عمر گنه

 من که بی طاقتی آن رخ مه میکردم           باید اندیشه این زلف سیه میکردم

تا گذاری لب خودرا به لب خسته من            سالها بر لب لعل تو نگه میکردم

تاکه طعم لب لعل توچشیده است لبم        می گزم لب که چرا عمر تبه میکردم

من به امید وصالت نفسی داشته ام          این امیدیست که من توشه ره میکردم

گرنظربازی من جزتوبه مه نیز رسید             من فقط روی تو با ماه شبه میکردم

گرگناه است نظربر رخ زیبای تویار                                باید اندیشه یک عمر گنه میکردم

*خیلی خوشحال میشم اگه در موردآخرین شعرم نظر بدین

 

خواب

یه خواب تاثیرگذار دیدم.تاحالا شده خواب بهتون یک فرصت بدن برای مرگ.اون هم نه مرگ عادی.اعدام.اون هم در صورتی که بی گناه باشید و همش احساس کنید که یه نفر شما رو نجات خواهد داد.خداحافظی از همه و سکوت بقیه در برابر این تصمیم غلط. دردناکه. حتی نذارن آخرین نمازت رو بخونی.خواب و رویا به آدم هشدار میدن.هشدار که هوی فلانی مراقب باش...

 

بارسلونا

جدیدا تیممون داره انقلابی در دنیای فوتبال ایجاد میکنه.پاهای شگفت انگیز رونالدینیو از هر مدافعی رد میشه و پاسهاش میتونه هر خط دفاعی رو به هم بریزه چند روز پیش یه مطلب در مورد رونالدینیو میخوندم.این بازیکن هم مثل بیشتر بازیکنای برزیلی فقیر بوده و فقط یه توپ همدم دوران کودکی ونوجوانیش بوده.پدرش بعد از مدتها کار بی وقفه میتونه یه خونه بزرگ بخره که یه استخر هم داشته.بخاطر همین خونه مهمونای زیادی به منزل اونا رفته بودن که برای شوخی پدر رونالدیینیو رو توی استخر هل میدن و همین شوخی پایان عمر پدر رونالدینیو رو به همراه داشته. اون موقع فقط 8 سالش بوده.این هم یه خاطره تلخ از رویاییترین بازیکن فوتبال جهان که مارادونا او رو جانشین خودش و روماریو او رو دومین بازیکن بزرگ تاریخ فوتبال برزیل معرفی کرده همین الآن هم که دارم این مطلب رو مینویسم در حال گوش دادن بازی بارسلونا و اتلتیکومادرید از رادیو هستم که بارسلونا 1 بر صفر جلوه. گزارشگر فقط داره از تکنیک رونالدینیو صحبت میکنه.ماهم که نمیدونیم راسته یا دروغ کلی حال میکنیم.

 دوستان گفته بودن که خیلی زیاد مینویسم و باید آفلاین بخونن.من هم بقیه حرفا رو میذارم واسه بعد.

... راستی یادم رفت ولادت باسعادت امام حسین(ع)‚حضرت اباالفضل(ع) و امام سجاد(ع) رو تبریک بگم.

 

یا علی

فرهاد