شعر و شاعری

مدت مدیدی است که اشعار گوناگون نظر من رو به خورشون جلب کردن. و مدت مدیدتری هم هست که شاعران گوناگون تری توجه من رو به خودشون بیشتر جلب کردن.

 

مثلا همین پیر جوان ما، فرهاد با این که میدونستم که ید طولائی در عالم هنر از جمله شعر داره اما تا حالا اشعارش رو نخونده بودم که به مدد میخانه ما از این موهبت بی بهره نماندیم. ویا استاد بزرگوار ما و البته اگه بی ادبی نباشه دوست عزیز ما(لا اقل من که ادعای دوستی میکنم حتی اگر واقعا این طور نباشه)، از مدتها پیش(حدود 1 سال) با اشعار زیبا و طبع هنری بالقوه ایشون با مقدمه «هر کی خوابه خوش به حالش» آشنا بودم و بعد از سرودن شعری در وصف حال کثیری از دوستان ما این قضیه بر من چندین برابر بلکه به طور قطع روشن شد. و بعد از اون هم شاهد نظرات کارشناسانه ایشون در مورد اشعار پیران و دوستان دیگر بودم. و البته و صد البته از اشعار پیر بزرگوار حضرت پیر هرات نیز بی بهره نبودیم...«هین دف بزت، هین کف بزن...»... و اما نصیب بنده حقیر هم از فنون شعر و شاعری(از خدا پنهون نیست، از شما چه پنهون) فقط قسمت مچاله کردن کاغذها و پرتاب آنها به سطل آشغال بوده و نه بیشتر.

 

اما...، بحث اصلی اینه که به نظر من(که فقط نظر میدم و هیچ نمیدونم) در شعر گفتن 1- حوصله 2- آشنا بودن به کلمات زیادری از ادبیات غنی فارسی(زبان مربوطه) 3-خواندن اشعار شعرای دیگر 4-و از همه مهمتر قدرت تخیل ، هستند که نقش اساسی دارند. و مسلما همه افراد هم این 4 ویژگی رو نمیتونن یکجا به کار ببرند.

جدیدا هم وبلاگ یکی از همین افراد که ویژگیهاشون در بالا شمرده شد رو میخوندم(به آدرس:  آقای او)  که از اشعارش خیلی خوشم اومد.که احتمالا برای آقا منصور از تیم ترنج هم جالب باشه. یکی از سروده های ایشون رو هم میتونید بخونید:

 

تا که این وبلاگمان آپ دیت شد

از سماء نازل به ما یک بیت شد:

 

بیت را شخص خدا نازل نمود

جای کامنت البته آنجا نبود.

 

خواب بودم، آمد او در خواب من

گفت بهرت یک نظر دارم خفن

 

گفتمش پس کار آن کامنت چیست؟

گفت: اینها در شئون بنده نیست

 

بنده عادت کرده ام نازل کنم

سخت باشد عادتم را ول کنم...

 

حضرتش با ما کمی شوخی نمود

بیت را داد و سپس برخاست زود

 

هست تنها یک خطا در نزد ما

آن هم البته بود خلق شما!

 

در جوابش خواستم کاری کنم

بعد گفتم کآبرو داری کنم

 

آبرو گفتند چیز واجبی است

نمره ی ما می شود اینجور بیست

پ.ن ۱ : آپ نایت یعنی آپ دیتی که شب، دیر وقت، انجام بشود

 

پیر صبا

نظرات 5 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 08:57 ب.ظ

The last update یعنی... به سلامتی انشا الله....

[ بدون نام ] یکشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 12:04 ق.ظ

۱.والله فرهاد شاعر خوبیه ٬ ولی شما ...
۲. به راه عشق (شعر) منه بی دلیل راه قدم / که من به خویش نمودم صد اهتمام و نشد ..حافظ(خودم)

پیر هرات یکشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 02:09 ب.ظ

حالا ما می گیم هین دف بزن هین کف بزن دیگه!!؟
خدایی این مطلبت خیلی باحال بود.
کلی خندیدم.

جاسیگاری یکشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 03:49 ب.ظ http://jasigari.blogsky.com

حال آقای ((او))چطوره؟

منصور دوشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 10:11 ب.ظ http://toranj.blogsky.com

عارضم به حضورتون که :
۱- از ابراز لطفتون ممنونم.
۲- خوشحال میشیم اگه مارو دوست خودتون بدونین.
۳- برای شعر گفتن ٬ شعر خواندن زیاد لازمه. باید شعر زیاد حفظ باشی. اونهم نه به زور٬ بلکه بر اثر کثرت خواندن آنها.
۴- فرهادهم آینده شعری خوبی داره.
۵- با تشکر دوباره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد