چقدر زمان سریع میگذره.
یه محرم دیگه داره میاد.
فضای شهر عوض شده.
تو هر دو تا خیابونی که بگردی حتما یه خیمه ی کوچیک هم که برای عزادارای امام حسین برپا شده رو پیدا می کنی.
ولی جای یه نفر خالیه که بهش محرم رو تسلیت بگی ...
دیروز جمعه بوده ...
ولی هنوز اون نیومده ...
حتما امروز هم که شب اول محرمه امام زمان ناراحت بوده که یه محرم دیگه اومده و اون هنوز نتونسته بیاد ...
ولی من می دونم اون همیشه تو خیمه های امام حسین کنار بقیه می شینه ...
حدود چهل ساله که هر سال محرم یه روضه کوچیکی خونه مادربزرگم برپاست. بعضی وقت ها به خودم میگم : مگه نمیگن همیشه حضرت زهرا تو مجلس امام حسین هستش؟ مگه نمیگن همیشه امام زمان تو این مجلس ها حاظره؟ ولی آخه کدومشون میان تو این مجلس کوچیک و مختصر ما؟ الان صدتا هیئته با صدتا مداح حرفه ای یه دریا هم جمعیت .. کی به اینجا نظر میکنه؟
همون موقع مداحی که داشت برای همون هفت هشت نفری که اونجا نشسته بودند روضه می خوند گفتش : مجلس ما خیلی کوچیکه ولی به خدا یه صفای دیگه داره ...
بله.. کمیت مهم نیست کیفیت مهمه!
با تشکر
پیر هرات
به نظر شما(البته میدونم که ذهن شما خیلی فعاله) این طوری که در یک مقطع زمانی چند تا مطلب یک نفرتون میده فرصت رو از سطحی نگرها برای خوندن مطلب میگیره؟؟
شما درست می گید!
ولی افراد خیلی کمی به اینجا سر میزنند ...
بضعی وقت ها فکر می کنم فقط دارم برای خودم می نویسم.
و بعضی وقت ها هم فکر می کنم که وقتم رو دارم سر نوشتن تلف می کنم!
از این به بعد هم هر سه و یا چهار روز یک بار مطلب میدم.
وقتش رو بعدا معین می کنم.
چون این جوری بیشتر می ارزه.
با تشکر از نظرتان
پیر هرات