مرواریـــــــد

صدفی به صدف دیگر می گفت: درد عظیمی در درونم دارم. سنگین و گرد است و آزارم می دهد.
صدف دیگر با غرور و نخوت گفت : آسمان و دریا را شکر که من دردی ندارم. من چه از درون و چه از بیرون سالم سالم هستم.
در همان لحظه خرچنگی که از کنارشان می گذشت , گفتگوی آن 2 صدف را شنید و به آن صدفی که از درون و بیرون سالم بود گفت : سالم و سرحالی ؛ اما درد رفیقت , مرواریدی گرانبهاست.


با تشکر

پیر هرات

نظرات 3 + ارسال نظر
ساموئیل و فلیپ دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 03:25 ق.ظ http://isg-group.persianblog.com

اطلاعیه ی گروه جوانان ایران سبز در http://www.dinekhoda.persianblog.com و http://isamasih.persianblog.com را حتما بخوانید. وبلاگ گروه جوانان ایران سبز www.isg-group.persianblog.com

گندمزار دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 09:16 ق.ظ http://www.gandomzar.com

سلام
قشنگ بود ... کاش همهء دردها گرانبها باشه ...
دربارهء لوگوت ... شرمندم ... این سایت همه چیزش دست من نیست ... لوگوی خودم هم یه جا دیگه upload شده ...
خوش باشی

پیر صبا دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 09:26 ب.ظ http://pire-harat.blogsky.com

مثل اینکه این لوگوی ما بالاخره درست شد!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد