طبق معمول داخل یکی از غرفه های حرم مشغول خواندن دعا بودم.ناگهان مردی جلوی در غرفه پرسید ببخشید مرقد آقای ابوترابی کجاست یکی از حاضرین گفت همین جاست. مرد وارد غرفه شد وفاتحه ای خواند همین طور که سرش رو بالا اورد چشمش به یک عکس افتاد ..خیره باقی ماند با یک ولع خواستی نگاه میکرد ...ازدیدن عکس سیر نمیشد بالاخره طاقت نیاورد از پهلویی پرسید این عکس زیبا با این چشمان درشت مال چه کسیه؟؟؟؟؟مرد در جوابش به آرومی گفت این قاب..عکس اقای مجتهدیه...
هر که از تن بگذرد جانش دهند
هر که جان را باخت جانانش دهند
هر که در سجن ریاضت سر کند یوسف آسا مصر عرفانش دهند
و براستی حضرت حاج شیخ جعفر مجتهدی مصداق بارز و فرد اکمل روایتی است که جناب ابن فهد حلی در التحصین و صفات العارفین از نبی اکرم ص نقل کرده است که:
حضرت رسول اکرم ص به اصحاب خود فرمودند :آیا میدانید غم من از چیست ؟ به چه چیزی می اندیشم ؟ و اشتیاق من به چه جیز است ؟
اصحاب گفتند : نه ای رسول خدا ! ما نمی دانیم که این همه بخاطر چیست . ما را از غم ، اندیشه و شوق خود آگاه ساز .
پیامبر اکرم ص فرمودند : انشاءالله شما را آگاه می سازم .
آن گاه نفس سرد و غم آلودی کشیدند و فرمودند : هاه ! چقدر مشتاق دیدن برادرانم که بعد از من می آیند هستم .!
ابوذر به حضرت عرض کرد : ای رسول خدا ! آیا ما برادران تو نیستیم ؟ حضرت فرمودند : خیر شما یاران من هستید . برادران من پس از من می آیند . شان آنها شان انبیاست .اینان گروهی هستند که به جهت به دست آوردن رضای خدا از پدران و مادران ، برادران و خواهران و همه نزدیکان خویش گریزانند .
برای خدا مال را رها می کنند و به سبب تواضع ، خود را برای خدا خوار می دارند . به شهوات و نعمتهای فراوان دنیا اعتنایی ندارند .
در خانه ای از خانه های خدا گرد می آیند و گویی که اینان غریبانند .ایشان را به جهت ترس از آتش و عشق به بهشت محزون می یابی .
کیست که ارزش اینان را در نزد خدا بداند ؟ بین ایشان هیچ خویشاوندی نیست و مالی وجود ندارد که به جهت خویشاوندی به ایشان داده شود .
برخی از ایشان نسبت به برخی دیگر مهربانتر از پسر بر پدر و پدر بر پسر و برادر بر برادرند .
هاه ! چقدر مشتاق به دیدنشانم ؛ ایشان برای رضای خدا و به جهت نجات خود از عذاب جاودان و ورود به بهشت نفوس خود را از رنج طلب دنیا و نعمت های آن ؛ فارغ ساخته اند .
ای اباذر ! بدان که برای هر یک از اینان پاداش هفتاد مجاهد جنگ بدر است .
ای اباذر ! هر یک از اینان در نزد خدا از همه چیزهایی که خداوند بر روی زمین آفریده است ارزشمند تر است
ای اباذر ! قلب های اینان به سوی خدا و عملشان برای خداست و اگر یکی از اینان بیمار گردد به اوپاداش عبادت هزار سال که روزهایش به روزه و شبهایش به شب زنده داری گذشته باشد ؛ می دهند .
ای اباذر ! اگر می خواهی بیش از این برایت بگویم ؟
گفت: آری ؛ ای رسول خدا ! بیش از این برایمان بگو .
حضرت فرمودند : آن گاه که یکی از اینان بمیرد, گویی که در آسمان دنیا کسی مرده است که پاداش او بر خداست .
و اگر می خواهی بیش از این برایت بگویم ؟
گفت : آری ؛ ای رسول خدا بیش از این برایمان بگو .
حضرت فرمودند : اگر شپشی در جامه یکی از ایشان آزاری به او رساند برای او پاداش چهل حج و چهل عمره و چهل غزوه و آزاد کردن چهل انسان از فرزندان حضرت اسماعیل ع خواهد بود . و هر یک از ایشان به شفاعت دوازده هزار نفر برمی خیزند . از تعجب گفتم : سبحان الله ! اصحاب نیز همانند من گفتند :
سبحان الله ! چقدر خداوند بر آفریده خود مهربان ودلسوز و بزرگوار است !
پیامبر اکرم ص فرمودند : آیا از سخن من به شگفت آمده اید ؟ اگر می خواهید بیشتر برایتان بگویم ؟ ابوذر عرض کرد : آری , ای رسول خدا ! بیش از این برایمان بگو .
پیامبر اکرم ص فرمودند : ای اباذر اگر یکی از ایشان به خواهشی از خواهش های دنیا متمایل گردد ولی بر آن شکیبایی ورزد و به طلب آن بر نخیزد , در برابر این عمل , برای او پاداش خواهد بود .
هر یک از ایشان که خانواده اش را به یاد آورد و آن گاه غمگین گردد و از غم نفسی برآورد ؛ خداوند در برابر هر نفس او دو میلیون ثواب نیکو مینویسد و دو میلیون گناه را از او بر می دارد و هزاران هزار درجه مقام او را بالا می برد .
ای اباذر اگر می خواهی بیش از این برایت بگویم ؟
گفتم : آری ؛ ای رسول خدا ! بیش از این برایم بگو .
حضرت فرمودنداگر یکی از ایشان با یاران خود شکیبایی ورزد و از ایشان نبرّد و همانند ایشان در گرسنگی و غمشان شکیبایی ورزد پاداش او برابر پاداش هفتاد مجاهدی است که به همراه من در جنگ تبوک جهاد کردند .
و اگر می خواهی بیش از این برایت بگویم ؟
گفتم آری ای رسول خدا !بیش از این برایم بگو .
حضرت فرمودند : اگر یکی از ایشان پیشانی اش را بر روی زمین نهد و آن گاه بگوید : آه ، فرشتگان آسمانهای هفتگانه از روی دلسوزی نسبت به او می گریند . آن گاه خدای جل ثناوه به فرشتگان میفرماید : ای فرشتگان من ! چه شده است شما را که می گریید ؟ فرشتگان گویند : ای خدای ما و آقا و سرور ما ! چگونه نگرییم ؟ حال آنکه ولی تو بر روی زمین از شدت درد می گوید : آه .
سپس رسول خدا ص فرمودند خوشا به حالشان !
ای اباذر ! اگر یکی از ایشان در جمع یاران دو رکعت نماز بگزارد ، در نزد خدا برتر از انسانی است که به اندازه عمر حضرت نوح ع در کوه لبنان به عبادت خدای بپردازد .
حرف های خودمانی:
آقا این چند روز مریضی سختی گرفتیم. پریشب بود که در کوره تب داشتیم می سوختیم! جناب دکتر هم یه دو تا آمپول شیش سه سه برامون پیچید. رفتیم بخش تزریقات. خانوم فرمودند "بکش پایین!" بله؟! آهان چشم. (آخرالزمون شده!) قیافه اش از اون آمپول زن هایی بود که آدم موقع آمپول خوردن باید رو به قبله بخوابه! می گم چه قدر خوبه که جلاد ها خانوم نیستند! خلاصه تا اومدیم رو تخت بخوابیم نامرد این آمپوله رو تا ته فرو کرد تو بدنم! آخ! خانوم دکتر یه یک دو سه ای یه آماده باشی چیزی می دادین. "شل کن جانم! شل! " فکر می کنم حدود ده بار این جمله رو تکرار کرد!
با تشکر
پیر هرات
موفق و موید باشید انشاءالله......
دست یاریگر مهدی فاطمه به همراهتان.........
یا علی..
سلام
ببخشید یه مدت بهت سرنزدم
سرم خیلی شلوغ بود
خیلی دوستت دارم
سلام
بهتون لینک دادم. البته چون وقت نبود اینقدر دیر شد
انشاالله که زودتر خوب بشید.
این حرفهاتون هم در مورد خانومهای محترم رو هم این بار نشنیده میگیرم.
سلام
یه چیزی توجه من رو جلب کرده!
«اینان گروهی هستند که به جهت به دست آوردن رضای خدا از پدران و مادران ، برادران و خواهران و همه نزدیکان خویش گریزانند .»
من هیچ جا نشنیدم که گفته باشم به خاطر خدا باید از خانوادت فرار کنی؟!
راستش چون نه اعتقادی به این جور چیزا دارم نه از این جور نوشته ها خوشم میاد ترجیح میدم نظری ندم(شرمنده من بلد نیستم دروغ بگم وگرنه می نوشتم: سلام٬ خیلی قشنگ بود.)
یاحق
سلام :
خیلی خیلی خوشحال که بعد از سرچ کردن اسم آقا این وبلاگ را پیدا کردم و برای اولین با واردش شودم .
خلاصه حرف بسیاره و نمیشه گفت بازم تشکر میکنم و حتما همیشهسر میزنم.اگه امکان داره برام میل بزنید.